تفسير دقيق اسلام
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تنکابن ۲۴» امام (علیه‌السلام) در این کلام پربار و حکیمانه‌اش، حقیقت اسلام را به گونه‌ای که پیش از او هیچ‌کس تفسیر نکرده، تفسیر می‌کند، می‌فرماید: «اسلام را چنان تفسیر می‌کنم که هیچ‌کس پیش از من آن را چنان تفسیر نکرده باشد»؛ (لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي). سپس در ادامه سخن، ضمن شش جمله پی‌درپی که هرکدام با جمله قبل به‌صورت زیبایی گره خورده، روح اسلام را می‌شکافد و حقیقت آن را هویدا می‌کند. نخست می‌فرماید: «اسلام همان تسلیم است»؛ (ألْإِسْلامُ هُوَ التَّسْلِيمُ). تسلیم در برابر فرمان خدا و دستورات پیامبر اکرم و امامان معصوم (علیهم‌السلام) و تسلیم در برابر فرمان عقل و فطرت. قرآن مجید در آیه ۸۳ سوره آل‌عمران می‌فرماید: (وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ)؛ «و تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او تسلیم‌اند و به سوی او بازگردانده می‌شوند». در جمله دوم می‌فرماید: «تسلیم همان یقین است»؛ (وَالتَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ). زیرا بدون ایمان و یقین، تسلیم حاصل نمی‌شود و در واقع «تسلیم» از لوازم «یقین» است که امام (علیه‌السلام) در اینجا لازم و ملزوم را یکی شمرده و می‌فرماید: تسلیم همان یقین است. در جمله سوم می‌فرماید: «یقین همان تصدیق است»؛ (وَالْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ). منظور از «تصدیق» در اینجا علمی است که از مقدمات یقینی حاصل می‌شود و تا این علم حاصل نگردد، «یقین» پیدا نمی‌شود و تا یقین حاصل نشود، تسلیم نیز که روح اسلام است حاصل نخواهد شد و در واقع اعتقادی که نام یقین بر آن گذاشته‌ایم، نتیجه علمی است که به‌صورت تصدیق درمی‌آید. در چهارمین جمله می‌فرماید: «تصدیق همان اقرار است»؛ (وَالتَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرارُ). اشاره به این‌که تصدیق قلبی به‌تنهایی کافی نیست، باید با زبان نیز اقرار شود و به‌صورت شهادتین که بیان‌کننده ارکان اسلام است درآید؛ به همین دلیل تا افراد اقرار به شهادتین نمی‌کردند، مسلمان شمرده نمی‌شدند. در پنجمین جمله می‌فرماید: «اقرار همان اداست»؛ (وَالْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ). منظور از «اداء» در اینجا احساس مسئولیت و آماده‌شدن و عزم جزم کردن برای انجام عمل است، زیرا اگر اقرار از دل برخیزد، آمادگی برای انجام وظایف و ادای مسئولیت‌ها ایجاد خواهد شد؛ در غیر این صورت، اقرار، اقرار دروغین است. و در ششمین و آخرین جمله می‌فرماید: «و ادا همان عمل است»؛ (وَالْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ). زیرا کسی که عزم خود را بر ادای مسئولیت‌ها جزم می‌کند، بلافاصله وارد صحنه عمل می‌گردد و اعمال صالحی بر طبق احساس مسئولیت درونی، برخاسته از اقرار واقعی، تصدیق، یقین و تسلیم انجام می‌دهد و قلب، زبان و عمل هر سه هماهنگ می‌گردند. سخن امام (علیه‌السلام) در این تفسیر عمیق که برای اسلام کرده، اشاره به اسلام واقعی و حقیقی است که در درون جان انسان نفوذ کند و آثار آن یکی پس از دیگری ظاهر گردد؛ نخست در مقام تسلیم برآید، تسلیمی که زاییده یقین است و یقینی که مولود تصدیق است و سپس اقرار از این تصدیق متولد می‌شود. این اقرار چون از عمق جان برخاسته، ملازم با احساس مسئولیت در برابر فرمان الهی است و به دنبال این احساس، اعمال صالح یکی پس از دیگری ظاهر می‌شوند. بنابراین اگر کسانی ایمان داشته باشند و اقرار به شهادتین کنند ولی در عمل کوتاهی نمایند، چنان نیست که مسلمان نباشند؛ بلکه اسلام آن‌ها اسلام در مرحله پایین و ضعیف است و آنچه امام (علیه‌السلام) در این کلام پربار بیان فرموده، اسلام در درجات عالی و کامل است. شبیه همین معنا در روایات دیگر اسلامی نیز آمده که عمل را معیار ایمان شمرده‌اند. در حدیثی در غررالحکم از امام امیرالمؤمنان (علیه‌السلام) می‌خوانیم: «الشَّرَفُ عِنْدَ اللهِ بِحُسْنِ الْأَعْمالِ لا بِحُسْنِ الاْقْوالِ؛ شرف و مقام والا در نزد خداوند سبحان به اعمال نیک است نه سخنان زیبا». در حدیث دیگری آمده است: «اَلْعَمَلُ شِعارُ الْمُؤمِنِ؛ عمل، شعار افراد باایمان است». از این‌رو بهترین ذخیره انسان برای بعد از مرگ و روز قیامت، عمل صالح شمرده شده، همان‌گونه که در نامه معروف «مالک اشتر» گذشت که امام (علیه‌السلام) خطاب به مالک فرمود: «فَلْيَکُنْ أحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَيْکَ ذَخيرَةُ الْعَمَلِ الصالِحِ؛ بهترین ذخیره‌ها را نزد خود، ذخیره عمل صالح قرار بده». بنابراین کسانی که فقط به نام اسلام قناعت می‌کنند، یا تنها به ایمان قلبی و اقرار زبانی قانع هستند و یا تنها به بعضی از ظواهر اسلام پایبندند، از حقیقت اسلام دورند و در بیراهه می‌روند و خیال می‌کنند در مسیر حق‌اند. در کلام حکیمانه ۱۱۳ نیز بر این معنا تأکید شده بود که امام (علیه‌السلام) فرمود: «وَلا تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ». بنابر آنچه گفته شد، حمل خبر بر مبتدا در این شش جمله در بعضی از موارد به‌صورت حمل حقیقی است و در بعضی از موارد حمل مجازی، یعنی حمل لازم و ملزوم یکدیگر است. انتهای خبر/