افراط و تفريط مايه هلاکت
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تنکابن ۲۴» امام (علیه‌السلام) در این گفتار حکیمانه، افراط‌وتفریط در محبت اولیاءالله را نکوهش می‌کند، می‌فرماید: «دو کس درباره من هلاک شدند: دوست غلوکننده و دشمن کینه‌توز»؛ (هلَ فیسَ رَجُلانِ: مُحِبٌّ غالی، وَمُبْغِضٌ قالی).

بی‌شک محبت اولیاءالله از ارکان ایمان است و سبب پیروی بی‌قیدوشرط از آنان و درنتیجه سبب نجات در دنیا و آخرت می‌شود؛ ولی اگر این محبت از حد اعتدال تجاوز کند و به شکل غلو درآید و امام را به مقام نبوت یا الوهیت برساند، به‌یقین چنین محبتی گمراهی و ضلالت است، همان‌گونه که اگر محبت محو شود و جای خود را به عداوت و دشمنی دهد سبب خروج از ایمان و گمراهی و ضلالت خواهد بود.

تاریخ می‌گوید: اتفاقاً هر دو گروه درآورد امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) پیدا شدند؛ جمعی از غُلات که امروز هم آثاری از آنان باقی است او را برتر از پیغمبر (صلی‌الله علیه و آله) بلکه او را خدا می‌دانستند و می‌گفتند: خداوند در جسم علی (علیه‌السلام) حلول کرده، زیرا صفاتش صفات خدایی است. در روایات آمده است که امیرمؤمنان (علیه‌السلام) به جمعی از آنان دستور توبه داد و چون توبه نکردند فرمان مرگ آن‌ها را صادر کرد. امروز هم کسانی پیدا می‌شوند که در اشعار و سخنان معمولی خود مطالبی می‌گویند که عین غلو است.

این‌گونه سخنان آمیخته با غلو متأسفانه به جلسات مذهبی به‌ویژه از طریق بعضی مداحان یا خطبای بی‌خبر و کم‌اطلاع راه‌یافته است. آنان می‌کوشند گروهی از عوام را نیز به دنبال خود بکشانند و گاه آن را حقیقت ولایت می‌پندارند، درحالی‌که گمراهی و ضلالت است و اگر علمای دینی و خطبای آگاه و مداحان بامعرفت از آن پیشگیری نکنند آینده بدی در انتظار آنان است. از آن جا که دنیای امروز دنیای ارتباطات است، این سخنان آمیخته با غلو از یک مجلس کوچک به همه‌جا منتقل می‌شود و دشمنان شیعه که در کمین نشسته‌اند آن را به همه شیعیان تسری می‌دهند و حکم کفر و قتل آن‌ها را صادر می‌کنند. باید در برابر این توطئه‌ها بیدار بود.

در برابر این گروه، گروه دیگری نه‌تنها نور ولایت و محبت امامت در قلبشان نیست؛ بلکه به‌جای آن، دشمنی و عداوت دارند؛ مانند خوارج که آن حضرت را (نعوذبالله) لعن و نفرین می‌کردند و واجب از قتل می‌دانستند. آن افراط‌گران این تفریط‌کنندگان هر دو گمراه‌اند. تنها کسانی در صراط مستقیم گام برمی‌دارند که حد اعتدال را رعایت کنند، همان‌گونه که امام (علیه‌السلام) در خطبه ۱۲۷ فرمود: «و خیرُ الماس فیسَ حالات النمیُ الا وسطُ فِالْزِمُوهُ؛ بهترین مردم درآورد من گروه میانه‌رو هستند، هرگز از آن‌ها جدا نشوید».

این‌گونه افراد (دشمنان ولایت و امامت) که در فقه ما به‌عنوان نواب (ناصبی‌ها) شمرده می‌شوند؛ مانند طائفه غلات، از اسلام خارج‌اند و در ردیف کفار به شمار می‌آیند، بلکه ناصبی‌ها بدترین کافران‌اند.

مع‌الأسف در عصر و زمان ما نیز افرادی یافت می‌شوند که گرچه عداوت خود را با صراحت آشکار نمی‌کنند؛ ولی در دل علاقه‌ای به امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) ندارند، فضایل او را منکر و از ذکر آن ناراحت می‌شوند به‌گونه‌ای که شنیده شده در عربستان سعودی کتاب‌های فضایل علی (علیه‌السلام) جمع‌آوری می‌شود و اجازه نشر به آن نمی‌دهند. این هم نوعی ناصبی گری است.

این سخن را با روایتی از امام صادق (علیه‌السلام) پایان می‌دهیم: در روایتی در اعتقادات صدوق می‌خوانیم که آن حضرت در پاسخ کسی که می‌گفت: خداوند محمد و علی را آفریده و تمام کارها را به دست آن‌ها سپرده، آفرینش به دست آن‌ها ورزش نیز در دست آن‌هاست، زنده می‌کنند و می می‌رانند، فرمود: این دشمن خدا دروغ گفته است، آیه سوره رعد را برای او بخوانید که می‌فرماید: «آن‌ها برای خدا شریکانی قرار داده‌اند که اعتقاد داشتند این همتایان نیز مانند خدا می‌آفرینند… بگو خداوند خالق همه چیز است و او یگانه پیروز است».

انتهای خبر/