به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «تنکابن ۲۴» این کلامِ حکیمانه خواه دنباله کلامِ پیشین باشد یا کلامی مستقل، شرحِ کوتاه و پرمعنایی از صفاتِ سعادتمندانِ خوشبخت است که در ضمنِ هشت وصف بیان شده است.
نخست میفرماید: «خوشا به حالِ کسی که در نزدِ خود کوچک (و متواضع) است (و در نظرِ مردم، بزرگ و عزیز)»؛ (طوبى لِمَن ذلَّ فی نفسِه).
امام (علیهالسلام) نخستین وصف را تواضع و فروتنی ذکر کرده است، زیرا میدانیم تکبّر که نقطهی مقابلِ آن است سرچشمهی انواعِ گناهان است. نخستین معصیتی که در زمین شد تکبّرِ شیطان بود که منشأ همهی بدبختیها برای خود و دیگران گردید.
در بعضی از دعاهای ماهِ مبارکِ رمضان همین مضمون به صورتِ یک دعا و درخواست از خداوند آمده است؛ مرحوم سید بن طاووس در دعای روزِ هفدهمِ ماهِ مبارکِ رمضان چنین نقل میکند: «اللّهُمَّ لاتَکِلْنی إلى نَفْسی طَرْفَةَ عَینٍ أبَدآ… وَفی نَفسی فَذلِّلْنی وَفی أعْیُنِ النّاسِ فَعَظِّمْنی؛ خداوندا! هرگز لحظهای مرا به خودم وامگذار… و مرا در درونِ خود کوچک و متواضع کن و در نظرِ مردم مرا بزرگ دار». سپس در دومین وصف میفرماید: «و خوشا به حالِ کسی که کسبوکارِ او پاک و حلال است»؛ (وَ طابَ کسبُه).
میدانیم که یکی از عواملِ موفقیت و نشاطِ عبادت و استجابتِ دعا، کسبِ حلال است تا آنجا که در کتابِ شریفِ کافی از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فرمود: «مَن سَرَّهُ أنْ یُستَجابَ دَعوَتُهُ فَلیُطِبْ مَکسَبَهُ؛ کسی که از مستجاب شدنِ دعایش خوشحال میشود باید کسبِ خود را پاک و حلال کند».
شبیه همین معنا با عبارتِ دیگر از پیامبرِ اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است: «مَن أحَبَّ أنْ یُستَجابَ دُعاؤُهُ فَلیُطِبْ مَطعَمَهُ وَ مَکسَبَهُ».
در حدیثی که در کتابِ أسد الغابة در حالاتِ «سعد بن معاذ انصاری» نقل شده، آمده است: هنگامیکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از غزوهی تبوک بازگشت، «سعد انصاری» به استقبالِ آن حضرت آمد.
حضرت با او مصافحه کرد و (چون دستِ او را بسیار خشن دید) فرمود: چه چیز دستت را اینگونه خشن کرده است؟
عرض کرد: «ای رسولِ خدا! من با داس و بیل کار میکنم تا زندگیِ عیالم را فراهم سازم».
نقل شده است: «فَقَبَّلَ یدَهُ رسولُ اللهِ (صلیاللهعلیهوآله) وَ قالَ: هذِهِ یدٌ لا تَمُسُّهُ النّارُ؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دستِ او را بوسید و فرمود: این دستی است که هرگز آتشِ دوزخ به آن اصابت نمیکند».
حضرت در سومین وصف میفرماید: «خوشا به حالِ کسی که باطنِ او پاک و صالح است»؛ (وَ صلَحت سریرتُه).
صلاحِ باطن عبارت است از خلوصِ نیت، پاکیِ فطرت و خیرخواهی برای همهی انسانها. از آنجا که اعمال و اقوالِ انسان تراوشی از صفاتِ درونیِ اوست، کسی که درونی پاک داشته باشد اعمال و رفتار و اقوالش نیز پاک و شایسته است.
در چهارمین وصف میفرماید: «و خوشا به حالِ کسی که اخلاقِ او نیکوست»؛ (وَ حَسُنت خلیقتُه).
«خلیقة» که به معنای خلقوخوست دو گونه تفسیر شده است: بعضی آن را به معنای خلقوخوی باطنی تفسیر کردهاند که اشاره به کسانی است که باطنی پاک دارند و به کسی شر نمیرسانند.
بعضی نیز آن را به معنای برخوردِ خوب و گشادهرویی با مردم تفسیر کردهاند و معنای دوم مناسبتر به نظر میرسد، زیرا در جملهی قبل (صلَحت سریرتُه) به حسنِ باطن اشاره شده بود؛ بنابراین جملهی موردِ بحث، اشاره به حسنِ ظاهر و برخوردِ خوب با مردم است.
حُسنِ خلق به اندازهای در اسلام اهمیت دارد که در بعضی از روایات از پیامبرِ اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، بهعنوانِ «نصفِ دین» معرفی شده است: «حُسنُ الخُلقِ نصفُ الدّین» و در ادامهی این حدیث آمده است: کسی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سؤال کرد: برترین چیزی که خداوند به فردِ مسلمانی داده است چیست؟
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «الخُلقُ الحَسن».
در پنجمین صفت فرموده است: «و خوشا به حالِ کسی که اموالِ اضافیِ خود را در راهِ خدا انفاق میکند»؛ (وَ أنفقَ الفضلَ مِن مالِه) انفاق در راهِ خدا و کمک به نیازمندان از مهمترین اموری است که قرآنِ کریم و روایاتِ اسلامی بر آن تأکید فراوان کردهاند.
انتهای خبر/