
ای ماه برکت، ای میهمان آسمانی!
پروازت را چگونه بدرقه کنم؟
تو که آمدی و با سحرهای نجواگرت، دلهای ما را از نور لبریز کردی…
با روزههایت به ما صبوری آموختی، با دعاهایت عمق نیاز را نشان دادی، و با قرآنت، زمزمهٔ عشق را در گوش جانمان زنده نگه داشتی.
رمضانِ مهربان!
از آمدنت تا رفتنت، گویی عمری گذشت در یک نفس؛
از سحرهایی که با اشک های نیمه شب گره خورد،
تا افطارهایی که دستان منتظرمان را به اشتیاق یک لقمه نان گرم، مقدس کرد.
تو به ما یادآوری کردی که انسانیت، در تقسیم نان با همسایه است و عبادت، در احترام به محرومان.
امشب، بغض فراقت در گلویمان نشسته…
اما میدانیم که تو میروی تا درسهایت بماند:
درسِ سکوت در برابر ناملایمات، درسِ ایستادن در کنار محرومان، و درسِ عشق ورزیدن به خالق بیهمتا.
خدایا!
این روزهای روشن را از ما نگیر،
و اگر قرار است رمضان برود،
اجر شب زندهداری های مان را به ایمانی استوار،
و اشکهای سحریمان را به نوری در قلبهایمان تبدیل کن.
وداع… اما نه برای همیشه.
میدانیم تو باز خواهی آمد،
اما چه کسی ضمانت میکند ما هم باز باشیم؟
پس به ما کمک کن تا رمضان را در روزهای غیررمضان زنده نگه داریم:
در مهربانیهای کوچک، در صداقت در گفتار، و در عبادتی که هرگز تعطیل نمیشود…
اللهم تقبل منا صالح الاعمال و اجعلنا من العائدین الیه أعواماً عطره و أزمنهً مبارکه.
🌙✨